بدون تردید در حال حاضر «گاز» در استراتژیهای وزارت نفت جایگاه مهمی را تصاحب کرده است؛ به طوری که بر اساس اولویتهای این وزارتخانه با تکمیل و راهاندازی فازهای ١٣، ١٤، ٢٢، ٢٣، ٢٤ و سایر فازهای پارس جنوبی در کنار اتصال قسمتهای دیگر کشور به شبکه سراسری خطوط گاز، عملا بخش مهمی از انرژی کشور از طریق این منبع تأمین خواهد شد.
مطابق هدفگذاریها پس از توسعه کامل فازهای پارس جنوبی تولید گاز از این مجتمع به ٧٠٠میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید. به طور کلی با ورود ١١ فاز جديد ميدان گازي پارس جنوبي به مدار توليد در دولت يازدهم، هماکنون ظرفيت توليد گاز غني از اين ميدان به حدود ٥٦٠ ميليون متر مكعب در روز بالغ ميشود. در یک رکورد بیسابقه حجم تولید گاز در کشور در اسفند ماه ١٣٩٥ به سطح ٨٨٠ ميليون متر مكعب در روز افزايش يافت که با بهرهبرداری از پروژهها و طرحهای جدید، نوید آن میرود که تولید آن در زمانی نه چندان دور به بیش از ١,٢میلیارد متر مکعب در روز برسد. متخصصان صنعت نفت در دولت يازدهم تعداد ١١ فاز جديد ميدان گازي پارس جنوبي را به مدار توليد وارد کردند و قرار است ٥ فاز مهم و راهبردی باقيمانده پارس جنوبی تا پايان سال ١٣٩٧ رسما به بهرهبرداری برسد که به این ترتیب گام بزرگی در مسیر توسعه صنعت نفت، افزایش قدرت اقتصادی کشور و تأمین پایدار انرژی کشور برداشته خواهد شد.
این میزان استحصال گاز از میدان پارس جنوبی در کنار تولیدات سایر منابع داخلی، وضع کشور را برای رفع نیاز داخل در حد قابل قبولی پایدار نگاه خواهد داشت کما اینکه با برداشتهشدن سد تحریم فعالیتهای حوزه تولید گاز شتاب بیشتری گرفت.
ذکر این نکته لازم است که آمارهای تراز گاز به خاطر ویژگی «نقطهای» بودن خود بايد با توجه به ملاحظات زمانی مشخص صورت گیرد. ارقام فصل گرم نمیتواند تصویر دقیقی از فعالیتهای صنعت گاز در کل سال باشد، به دلیل آنکه مصرف گاز تابعی از عوامل متغیر است؛ لذا بهتر آن است که میزان مصارف و تولید بر حسب یک دوره زمانی سالانه و یا حداقل دو مقطع «گرم و سرد» ارایه و مطالعه شود. آنچه که به عنوان مصارف خانگی در تابستان مطرح است، نمیتواند تصویر درستی از این شاخص برای ماههای سرد سال باشد؛ بنابراين بهتر است در یک دوره مشخص آنها را ارزیابی یا برآورد كرد؛ مثلا میتوان یک ماه گرم را به مصداق کل ماههای گرم تلقی کرد (و یا یک ماه سرد). به هر حال دقیقترین برآوردهای مقایسهای مربوط به «مقاطع سالانه» است.
طبق گزارشهای موجود، در سال ١٣٩٢ میزان مصارف «خانگی، تجاری و صنعتی» حدود ٨٨میلیارد مترمکعب بوده که این رقم در سال ١٣٩٥ با حدود ١١درصد افزایش به سطح ٩٨میلیارد مترمکعب رسیده است.در بخش دیگری از مصارف، سهم سوخت مايع در سبد سوخت مصرفي نيروگاهها کاهش قابل توجهی یافت و با بكارگيري تدابير ممكن و نيز با برنامهريزي و كنترل دقيق برنامه توزيع سوخت در كل كشور، از ٤٣درصد در سال ١٣٩٢ به ١٨درصد در سال ١٣٩٤ و حدود ١١درصد در سال ١٣٩٥ بالغ شد. بدین ترتیب افزايش حیرتانگیزی در گازرساني به نيروگاهها در دولت يازدهم محقق شده است.
این شاخص از حدود ٣٦ ميليارد متر مكعب در سال ١٣٩٢ به ترتيب به ٥٠، ٥٨ و ٦١,١ ميليارد متر مكعب در سالهاي ١٣٩٣ لغايت ١٣٩٥ رسید. اين امر ازجمله اولويتهاي وزارت نفت بوده كه علاوه بر صرفهجويي در مصرف سوختهاي مايع و ايجاد ارزش افزوده بيشتر، در بهبود محيطزيست نيز نقش موثري به دنبال خواهد داشت.تراز عرضه و تقاضای گاز نیز حاکی از مصرف متوسط روزانه بالای ٢٠میلیون مترمکعب در بخش تأمین سوخت ناوگان حملونقل است.در کنار آن باید به عرضه گاز طبيعي سبك به مجتمعهاي پتروشيمي اشاره کرد. این شاخص در سال ١٣٩٣ نسبت به سال ١٣٩٢ به ميزان ١٥.٤درصد رشد داشته است. در سال ١٣٩٤ نيز ميزان گاز تحويلي به مجتمعهاي پتروشيمي به ٤٢.٦ ميليون متر مكعب در روز بالغ شده است. همچنين اين ميزان در سال ١٣٩٥ به ٤٥.٨ ميليون متر مكعب در روز افزايش يافته كه نسبت به سال ١٣٩٤ حدود ٨درصد رشد را نشان میدهد.البته سهم مولفه صادرات در تراز گازی کشور تابعی از میزان مصارف داخلی است. بدیهی است رویکرد ناظر بر بهبود و بهینهسازی داخلی، مستقیما تأثیرات مطلوبی در توان صادراتی کشور دارد که همین امر ضرورت توجه به موضوع فوق را در قالب یک اولویت اساسی توجیه میکند؛ کما اینکه تعداد ٣ بند از فرامین اقتصاد مقاومتی نیز به طور صریح با مقوله بهینهسازی مصرف ارتباط پیدا میکند. اگر چه در حال حاضر با بهرهبرداری از بخشی از فازهای پارسجنوبی وضع تولیدات گازی به حد مطلوبی رسیده است لیکن در تحلیلهای وضع آتی و برنامهریزیهای احتمالی برای صادرات گاز توجه به «شدت مصرف انرژی» در کشور و «برنامههای آتی» برای تکیه بیشتر به گاز اجتنابناپذیر خواهد بود.